شهید صدرالله بزرگی

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی نامه شهید والامقام صدرالله بزرگی

شهید صدرالله بزرگی در سال ۱۳۲۴ در خانواده ای متدین وزحمتکش دیده به جهان گشود وی پس از پشت سرگذاشتن دوران طفولیت وارد مدرسه شد وتحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد ودر عین حال به کار کشاورزی نیز پرداخت بعد ازآن به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید وبعد از گذراندن این دوره وبرگشتن به محل زندگیش به استخدام آموزش وپرورش درآمد ودر این هنگام بود که از ثمره ازدواجش سه فرزند دختر ویک فرزند پسر داشت با وجود تمام مشکلات که در زندگی داشت برای ادای دین به وطن خود وارد عرصه نبرد شد وسرانجام در تاریخ ۲/ ۳/ ۱۳۶۱در عملیات آزادسازی خرمشهر طی عملیات بیت المقدس بهدرجه رفیع شهادت نائل آمد.شهید بزرگی فردی بسیار خوش خلق ومهربان بود ودربین خانواده فردی نمونه بود.این شهید فعالانه علیه رژیم پهلوی شرکت می نمود ومردم محل را نیز به این امر تشویق می کرد.روحش شاد ویادش گرامی باد

بسم الله الرحمن الرحیمدرود به امام امت سلام بررزمندگان وشهیدان گلگون کفن جمهوری اسلامی وصدر اسلام.من صدرالله بزرگی فرزند یدالله اهل وساکن اقلید محله؟؟؟متولد ۱۳۲۴ به شماره شناسنامه ۱۱۹ متدین به دین اسلام می باشم.قرآن را کتاب خود وقبله خود را کعبه می دانم معتقد به اصول دین هستم شهادت می دهم که بجز خدای یکتا خدایی نیست.اقرار می کنم که حضرت محمد(ص)فرستاده وخاتم پسغمبران است گواهی می دهم که حضرت علی(ع)وصی رسول الله است دوازده امام را قبول دارم ومعتقدم که حضرت حجت(عج)غایب است نایب الامام روح الله الموسوی الخمینی را نائب امام زمان می دانم ومقلد ایشان هستم برحسب ضرورت زمان بنا به فرمان نایب الامام امام خمینی جهت پیشبرد اهداف انقلاب با قلبی مملو از شور وهیجان عازم جبهه حق علیه باطل شدم امید است که مورد لطف خدای تعالی قرار بگیرم وپس از پیروزی آرزوی شهادت را دارم امیداست که نصیبم گردد امیداست که کسی مرا به باد مسخره ودیوانگی نگیرد.(قسمتی از متن موجود نمی باشد).فرزندم هاشم بزرگی می نویسم امیدوارم که آن هم سرلوحه خود قرار دهد وبه هدف اصلی که الله است برسد رضای عزیزم به طوری که بارها به تو می گفتم تو معاون من هستی واین بود که من هدف داشتم والان که دارم به یاری خداوند تعالی به هدفم نزدیک می شوم وجانشین من هستی از خواهران خود مواظبت کن آنها را درست تربیت کن سعی کن عفت آنها محفوظ بماند تا بزرگ شوند وهرچه خدا خواست.به همسرم صدیقه من تو را ؟؟پاره ای مسائل که شاید جنبه حیثیت داشت بازخواست می کردم امید است مرا ببخشی وحلالم کنی وسرپرستی فرزندان مرا مانند زینب به عهده بگیری اگر من به آرزویم رسیدم وتو خواستی کسی را برای فردا انتخاب کنی به نظر من اگر شخصی؟؟؟را که در مسائل مذهب راه داشته باشد انتخاب کنی تو که یک زن سیده هستی ومانند جده ات باید ؟؟؟؟زجر نکشد نتیجه عایدش نمی شود.پوران دخترم امید است مرا ببخشی اگر به آرزویم رسیدم مانند یک کوه استوار باش تحصیل کن وعفت خود را حفظ کن وهمچنین عفت خواهرانت را ؟؟؟پروانه وفاطمه عزیزم نمی دانم چند روز به عمر من باقی است اگر من به آرزویم رسیدم امیداست احساس…به…نکنی خوشحال باش افتخار کن چون در جمع خانواده شهدا قرار میگیرید سید جلال برادر زن عزیزم امید است مرا حلال کنید وزحمات را که قبول نمودید از آن خود بدانید اولین  یادآوری این است که اگر من به آرزویم رسیدم پسرم را داماد کنی دوم این که فرزندان مرا زیر نظر خود بگیری سوم مبلغ شش هزار تومان که خدمت شما دادم مبلغ ۱۵۰۰ تومان به فضل الله بدهید وبقیه هم جزو صورت هست پرداخت کنید به راضیه وخودتان مادر زن مهربانم امید دارم مرا حلال کنی وتو که زینب خانواده سیدمرتضی هستی زینب خانه من هم بشوی وفرزندان مرا بیش از گذشته زیر پروبال خودت قرار دهی فرزندان مرا به غیره ندهید وبرای پسرم از غیر نگیرید در مرحله اول صله رحم را بجا آورید در خصوص خانه از شش دانگ ۲دانگ برای هاشم یک دانگ برای فاطمه یک دانگ برای پروانه یک دانگ برای پوران یک دانگ دیگر را اگر همسرم کسی را اختیار نکرد برای او ولی اگر کسی را اختیار کرد دو دانگ از باغ بیابان که درخت (متن موجود نمی باشد)وگاوداری بین همه همسر واولاد طبق شریعت آلام پرداخت شود ودر مورد مهریه(صداقیه)همسرم مبلغی که بابت قالی پرداخت کردم برداشت کند اگر کوچکترین خرجی خواستید برای من بکنید پول تفنگ مرا خرجم کنید مقداری بدهکاری به حاج عوض دارم ماشین جیپ مرا بفروشد بردارد در مورد اثاثیه خانه اگر همسرم کسی را برای خود خواست انتخاب کند یک قالی ۲متری ویک رختخواب وهرچه مال خودش آورده بردارد قالی بزرگ برای هاشم قالی دو متری برای پروانه وسائل از هر کدام یک دست  برای پوران یک قالی ۵/ ۱ متری از مایه برای فاطمه وبقیه وسایل برای بچه به طور عدالت اسلامی وهمسرم اگر کسی را برای خود نگرفت ؟؟باشد ولی نه.والسلام علیکم برحمه الله وبرکاته

بسم الله الرحمن الرحیممادر زن عزیزم همسرم پسرم دخترانم خواهر زنم برادران همسرم برادران خواهران دختر خواهران پسر خواهران پسر برادران دختر برادران عموها دختر وپسر عموها ؟؟؟؟بزرگی قدری ابوالحسینی رستگار همسایه ها اهل محل همه وهمه سلام دعا می رسانم در این لحظه که می خواهیم پادگان آموزشی را وداع کنیم وباز نجف به ما رو آورد واین توفیق را به ما داد که بتوان با شما خداحافظی را بکنیم الان ما را تقسیم بندی کردند وکلیه اقلیدی ها در گروهان ۲گردان ۹۲۸ دور هم هستیم والان که ساعت ۰۴: ۱۰ دقیقه شب است ۴عدد اتوبوس نیرو اعزام به جبهه شده است ممکن است تا صبح شود همه ما اعزام به ؟؟؟شویم البته از طریق اهواز وصد درصد در حمله خرمشهر شرکت خواهیم کرد اگر توفیق پیدا شد باز شما را در جریان قرار می دهیم خلاصه بگویم که عمر دارد به پایان می رسد اما با خوشحالی معلوم پشت چند روز یا چند ساعت به عمر ما باقی باشد خلاصه اقبال شهید شدن داریم اگر شهید شدیم سید جلال متوجه باش وبه زن وبچه های من بگو که وعده ملاقات ما بین جوی شیرو عسل زیر درخت بزرگ زیتون که یک انجیر در کنارش است در بهشت می باشد شما را انشاءالله اگر توفیق باشد شفاعت ومهمانی می کنیم ما یکدیگر وعده مهمانی وشفاعت داده ایم که هر کدام شهید شدیم به وعده خود عمل کنیم ولی اگر زخمی شدیم انتظار ملاقات شما را داریم نکند بی تفاوت باشید وبه؟؟؟بگیرید این حرف ها جدی است وبه خدا قسم ابداً ناراحت نیستم بلکه با خوشحالی و؟؟؟می نویسم اینجا یک عالم دیگر است یک دنیای دیگر است خیلی تغییر کرده ایم خیلی ساخته شده ایم خیلی دیر شده ایم اصلاً از مردن نمی ترسیم وهیچ گونه هراسی به خود راه نمی دهیم مرگ را پذیرا هستیم وبرای آن لحظه شماری می کنیم ولی یک خبر ما را نگران می کند تنها اسیر شدن که از امام زمان می خواهیم به این مسئله توجه کند وما را گرفتار نکند سید جلال سلام مرا به پدرم برسان ومن از دست همه شما بلکه از او متشکرم که برادر این؟؟تشویق کرد وگفت هرچه خدا بخواهد می شود سلام مرا به سید عباس دکتر سید خلیل وخانواده برسانید وحلالیت طلب کنید حمدالله بزرگی فضل الله را با خانواده بخصوص عمو جعفر مشهدی حسین سلام برسانید واحوالپرسی کنید ونظر عمو جعفر را درنامه ؟؟؟که آدرس دادم بنویسید سید یحیی سید ماشا الله را دعا برسانید معاون مرا مواظبت کنید ؟؟؟مرا سرپرستی کنید اگر شهید شدم وصیت من این است که اگر از من که آدم بدی بودم بدتان بیاید خدا به شما پسر می دهد اسم مرا در آورید اگر شما این کار را نکردید رضا پسرم تو اسم پدرت در؟؟؟من انتظار ؟؟؟داشتم که نام او را محمد تقی فرزند امام رضا بگذارم واراده داشتم تا به آن خواسته ام می رسیدم به زیارت حضرت رضا بروم ولی مثل این که قسمت نشد همسرم اگر من شهید شدم تو را به خدا سوگند می دهم اگر دلت خواست آن که می خواهی برای خودت انتخاب کن چون من مورد ؟؟؟تو بلکه شما شاید نبودم من نتوانستم وظیفه شوهری یا پدری را انجام دهم چون دست من کوتاه بود وخرما بر نخل همسرم تو هنوز سنی ازت نگذشته ممکن است بتوانی خواسته های خودت را جامه عمل بپوشانی آرزوهایت برسی ولی یک نکته مهم است که در انتخاب سعی کن خشن باشد مرد؟؟؟وبی حال نباشد من قلبم مهربان بود ولی کمبود ها مرا رنج می داد که هر از گاهی سرشما فشار بیاوردم ونکته گیری می کردم شاید به نظر من خوب بود وشاید من اشتباه می کردم خلاصه این چند سال که من با تو به عنوان شوهر زندگی می کردم ناراحتی یا یکی پس از دیگری براثر اشتباهات ؟؟؟وجود ؟؟؟که آن هم به خاطر زندگی خوب وآبرومند واز همه مهمتر ؟؟؟ولی یک لحظه تو را به خدا قسم فکر کن ؟؟؟بیشتر اشتبا هات از طرف چه کسی بوده من که واقعاً در این مکان هستم احساس می کنم پاک شده ام واز همه چیز گذشته ام حتی اگر اشتباهی از تو سرزده باشد به خدا قسم از همه اشتباهات تو گذشتم وتو را قلباً حلال می کنم امید است که تو هم مرا حلال کنی من همه چیز بلد بودم می توانم ؟؟؟با تو در میان بگذارم ولی؟؟؟؟ممکن است چون روبرو قرار بگیریم نگرانی پیش بیاید ولی الان از راه دور با شما صحبت می کنم می دانم که تو فوراً جواب مرا نمی دهی ونمی خواهی از خودت دفاع کنی من اگر یک آدم بد روسیاه گناه کار بودم ولی الان احساس می کنم پاک وبی آلایش هستم چون از بالاترین وبهترین چیز خودم که جان است گذشته ام ودر راه الله پیش بروم تا ؟؟؟ چه خواهد ولی در مطلب اولی باید اگر خواستی انجام دهی خیلی سعی کنی که فرزندان مرا گرد بی پدری بر چهره آنها ننشیند مرد مورد انتخابت مرد باشد مرد باشد مرد مرد.خدانگهدار-دیدار قیامت اگر به فیض شهادت رسیدم.